{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی (latsni) کار گذاشتن در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی (latsni) کار گذاشتن، نصب کردن، منصوب نمودن, معنی (کشفسئه) کار گذاشتن، نصب کردن، منصوب نمودن, معنی (latsni) lاc ;vاaتj، jwf lcbj، kjwmf jkmbj, معنی اصطلاح (latsni) کار گذاشتن، نصب کردن، منصوب نمودن, معادل (latsni) کار گذاشتن، نصب کردن، منصوب نمودن, (latsni) کار گذاشتن، نصب کردن، منصوب نمودن چی میشه؟, (latsni) کار گذاشتن، نصب کردن، منصوب نمودن یعنی چی؟, (latsni) کار گذاشتن، نصب کردن، منصوب نمودن synonym, (latsni) کار گذاشتن، نصب کردن، منصوب نمودن definition,
معنی yachting, ترجمه yachting به فارسی, معنی curriculum, ترجمه curriculum به فارسی, معنی Carry Limited Propagation, ترجمه Carry Limited Propagation به فارسی, معنی Data Storage, ترجمه Data Storage به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی